×
امروز   چهارشنبه 17 بهمن ماه 1403    -    February 05 2025 -    الأربعاء 06 شعبان 1446
نطق

نطق پیش از دستور مهدی طاهری در جلسه 177 (1403/09/11)

به نام خدا ضمن عرض تسليت به مناسبت ايام سوگواري دهه دوم فاطميه خدمت همه امت اسلام و همشهريان عزيز. اينكه عضو شورا با حريت و در حدود اختيارات قانوني بتواند تذكر دهد و سوال خود به حضور شهردار محترم طرح نمايد، آيا از حقوق و اختيارت قانوني ايشان نيست. بسيار مبرهن است كه عبارات تذكر و سوال ، معمولا لبه هاي تيزي دارند و در عين اينكه آداب احترام در عبارات و گويش ها لزوما بايد محفوظ بمانند، نه اعضاي طرفدار شهردار و نه آنها كه وي را مورد تذكر قانوني خود قرار مي دهند و يا شخص شهردار محترم و نه حتي مديران عزيز شهرداري، نبايد از منظومه افعالي مان و آداب سخن خارج شويم و شايسته است همگان با سعه صدر بگويند و بشنوند كه اين ها جزئي از آداب مردم سالاري ديني در شوراست . نصيحتي اولا براي خودم و سپس براي ساير مستمعين عزيز دارم. حضرت امام (ره) در فرازي فرمودند: «در رژيم سابق کسي قدرت حرف زدن نداشت، کسي قدرت انتقاد نداشت... حالا راه انتقاد باز است، همه مي آيند انتقاد مي کنند» . و جايي فرمودند : «خدا مي داند که شخصاً براي خود ذره اي مصونيت و حق و امتيازات قائل نيستم، اگر تخلفي از من هم سر زد، مهياي مؤاخذه ام.» و جاي ديگري فرمودند: «هر فردي از افراد ملت حق دارد که مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح کند و او بايد جواب قانع کننده اي دهد و در غير اين صورت اگر برخلاف وظايف اسلامي خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداري معزول است » . فلذا مستند به اين چند كلام نوراني امام (ره) به عنوان يك كوچكتر، خود و شهردار محترم و ساير عزيزان شورا را يادآوري مي كنم به اينكه بزرگترين افتخار همه ما نوكري و خدمتگذاري مردم است و مقاماتي چون پدر بودن و مادر بودن ما براي شهر و شهروندان فضيلتي كه نيست هيچ، خداي ناكرده كيش شخصيتي ايجاد ميكند كه مذموم همه انديشمندان است كه البته ميدانم فرهيختگي شما زبانزد است. از سوي ديگر، مخاطبين را «پوپوليست» خواندن و يا كليد واژه «حمله به شورا و شهرداري» را بدون ترديد بيان كردن يا كليد واژه بي مفهوم «عبور از جناب آقاي اسدي» را مدام ادعا كردن، هيچكدام نه تنها رهنمايي خوبي به وحدت شورا نيستند بلكه بيانگر القاي روح اميد در جامعه و يا دورسازي حاشيه از شورا نيز نخواهند بود كه همه بيانگر نوعي عبارات معترضه به حقوق قانوني تذكر دهنده و سوال كننده است. در اينجا لازمست تاكيد كنم اينجانب به طور جد معتقدم يكي از كانديداهاي اصلي شهردار دوره هفتم، بايد شخص جناب دكتر اسدي طرح شده و مستقر بمانند چرا كه بسياري از اقدامات بزرگ عمراني كه امروز بنياد آن نهاده شده بدون توانايي ايشان در خلق منابع به نتيجه نهايي نخواهد رسيد. معتقدم سه سال تلاش براي ايشان قطعا نميتواند دوران هفت ساله‌ي افسانه اي جناب آقاي مهندس عليرضا پاك‌فطرت را پشت سر بگذارد و شيراز بايد شاهد شكوفايي هاي بزرگتري باشد. در مقابل اين كليد واژه هاي معترضه‌ي رهنمايي شده‌ي كم ارزش، اتفاقا پيشنهاد بهتري به زعم خويش دارم و ضمن احترام به يكايك اعضاي شوراي ششم به آنهايي كه خود را نوكر و خادم مردم ميدانند پيشنهاد ميكنم بياييم كليد واژه «عبور از شوراي ششم» را به جاي عبور از اين و آن، تذكره‌ي خود قرار دهيم تا مردم هوشمند و نجيب شيراز با احياي يك شوراي مردمي، همگرا و انقلابي كرسي‌هاي خدمت را به ديگران بسپارند، شايد نفس تازه اي در شورا و شهر دميده شود و جبران كارهاي بر زمين مانده‌ي فرهنگي و اجتماعي را در شهر تمدن پايه‌ي شيراز كه مظهر تلفيق دين ، حماسه و هنر است را بنمايد. در فقره مشكلات فرهنگي و اجتماعي شيراز، كارهاي باقي مانده‌‌ي بسيار بيشتري از آنچه انجام شده اند بر زمين مانده . معتقدم مشكل از مبدا و منشا ديدگاه‌هاي راهبردي است. اساسا نگاه هاي تكنوكرات مرسوم، كه هم امروز هم خود را در جاي جاي كشور حتي انقلابي مي دانند ، شعارشان فقط بساز و بساز است و رشد جامعه را در مقياس متر مربع و كيلوگرم و در توسعه‌ي كالبدها مي دانند. تاج اين نگاه ها اين است كه بودجه تان را بگذاريد براي ساختن حسينيه ها و مساجد و تكيه ها و از آن سوي خالي ماندن مساجد كه پر است از علتهاي نرم افزاري در جامعه آنهم در سه ضلع خانواده ، مدرسه و مسجد كه در محاسبات خود نمي توانند محاسبه كنند، تقصيري هم ندارند چرا كه دستگاه محاسبات آنها سخت افزارپايه است. آموزش را خوب ميفهمند و تربيت را كمتر. اقدام فرهنگي را از عمليات فرهنگي نميتوانند تميز دهند. مفهوم انقلاب را صرفا در «توسعه» مي دانند و به مقوله «پايداري توسعه» كه مبناي آن سرمايه اجتماعي است هيچ نگاه راهبردي و حتي عملياتي هم ندارند. معتقدم تكنوكرات ها، پراگماتیست‌ها و عمل¬گراهايي هستند كه به دنبال يك نظام سیاسی متعارف و نه انقلابی امام محور هستند، بطوريكه هم اينكه سیاستهای اعلامی نظام مفروض شان انقلابی باشد اما سیاست¬های اعمالی شان توسعه محور كافي است. اينكه «عدالت اجتماعي» كه بنيان اصلي حفظ يا ايجاد سرمايه اجتماعي است كجاي معادله شان است، در دستگاه محاسبات آنها تعريفي ندارد . مقام معظم رهبري در تشريح بخشي از آرمانهاي انقلاب اسلامي در موضوع توجه به محروميت زدايي در نوروز 1372 مي فرمايند : «آنچه كه من به برنامه‌ریزان و مسوولین دولتی موكدا سفارش می‌كنم، این است كه در این برنامه توجّه كنند كه هدف اصلی، كمك به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است كه ما را به «عدالت اجتماعی» نزدیك می‌كند. هدف اصلی در كشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدمه آن است. ما نمی‌ خواهیم سازندگی كنیم كه نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی، این باشد كه عدّه‌ای از تمكن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند.» در برخي از يادداشت هاي معتبر ، اين معيار كه «پنج دهك پاييني جامعه» را كه معمولا «فاقد شغل و بيمه و تحت پوشش كميته امداد و بهزيستي » هستند را در بيان علمي محروم مي نامند . شوراي ششم كه خود را انقلابي ناميد در ابتداي امر به سمت تحقق اين آرمان بر زمين مانده يورش برد. قدم هايش را با هدف اين دهك ها با قرارگاه امنيتي اجتماعي احمدبن‌موسي (ع) به عنوان معيار اصلي و ميدان دار با يك تفاهم نامه سه جانبه همگام كرد . از همان ابتدا بنا بر دو كار اصلي گذاشته شد. اول تهيه و تصويب يك نقشه مشترك محروميت هاي شهر و شهروندان و دوم تاسيس يك قرارگاه مشترك محروميت زدايي براي اجراي عمليات هماهنگ با حضور همه دستگاه‌ها براي رفع محروميت هاي مندرج در همان نقشه‌ي مبنا . مقرر بود همه در اعلام محروميت ها نقش داشته باشند حتي پايگاه هاي مقاومت و ياوران شورا و همه آنها كه در مصوبه نامشان قيد شده . مشترك ديدن عمليات هم منافع بسياري داشت. بطور مثال آسفالت بين سپاه و شهرداري تقسيم كار ميشد يا آبرساني بين سپاه و سازمان آب يا برق رساني يا احداث كلانتري ها و حوزه ها مقاومت براي ايجاد امنيت پايدار و ساخت كارگاه هاي خوداشتغالي براي بانوان بي سرپرست بين بهزيستي و كميته هاي امداد امام و شهرداري و همه و همه قرار بود با هم هماهنگ شوند. اما به زعم بنده آنچه ما در پيش رو به عنوان جريان محروميت زدايي به دنبالش بوديم رخ نداد . بسيار مايلم در منظر مردم اين دو گام مهم به شفافيت و بدون لكنت گزارش شوند . قرارگاه محروميت زدايي بفرمايد براي اين دو امر چه كرده؟ دبيرخانه قرارگاه شفاف شفاف به مردم گزارش دهد چه كساني در اين عمليات سرخط بودند و چه كساني خير. چه سازمان هايي غير نمايشي توان خود را در اين عمليات مهم كه آرمان امامين انقلاب بوده است، جهادي پاي كار آورده اند . چرا نقشه محروميت هاي شيراز را كه مدعي تصويب آن هستيد منتشر نميكنيد تا حتي خيرين هم بدانند تا شايد در اين امر خير ياري رسانتان باشند. در تبصره 2 ماده 8 دستورالعمل قرارگاه مشترك محروميت زدايي قيد شده است : «گزارش اين پروژه ها و برنامه ها تحت عنوان پروژه هاي محروميت زدايي قرارگاه شناخته شده و با تصویب قرارگاه منتشر مي‌شوند» . به چه دليل اين بند مورد غفلت قرار گرفته و هر دستگاهي مستقلا اقدام به انتشار اخبار محروميت زدايي آنهم از منظر خود و خارج از مصوبات قرارگاه مي كند. مگر در اين قرارگاه بنا نبود تمام دستگاه ها بودجه هاي خود را تجميع كنند و موضوعات محروميت زدايي را با هم هماهنگ سازند . مگر از ابتدا عهد نكرديم تا طي يك برنامه زمانبندي روزي را هدف گذاري كنيم و در آن روز رفع محروميتهاي شيراز را با هم جشن بگيريم و نه اينكه خداي ناكرده محروميت و محرومين خلعتي بشود براي امثال من قاصر. به سهم و فهم خودم براي شيراز عزيز چقدر غصه ميخورم از اينكه چقدر برخي ذهن ها به نسبت سن و قامت رشيد شده‌شان آنقدر كوتوله مانده اند كه تا شيراز قصد رشد ميكند به بهانه هاي مثلا مباني علم و منورالفكري ، تا اسم يك آب بند و يا تونل و يا تقاطعي در قصردشت و بازآفريني بافت تاريخي و امثال آن به ميان ميآيد جيغ بنفش ميزنند كه ول كنيد آرامش اين شهر را ، بگذاريد همين كه هست بماند و قس عليهذا. خداوند، كلان شهر و اين جهان شهر شيراز را ، اين سومين حرم اهل بيت (ع) را ، اين مظهر اوج تمدن تلفيقي دين حماسه و هنر را از شر اين كوته نگران روبه صفت حفظ فرمايد .

An unhandled exception has occurred. See browser dev tools for details. بارگذاری مجدد 🗙